- - https://andisheh-nou.org -

شعری از ف. خاور: در سوگ مرگ کارگران معدن زغال سنگ زمستان یورت آزاد شهر

به گزارش گروه حوادث [1] رکنا،  [2]یکی از معدنچیانی که هنگام حادثه [3] انفجار معدن آزادشهر گلستان در صحنه حضور داشته در خصوص این حادثه به خبرنگار رکنا [2]گفـت: زمانی که لوکوموتیو در تونل از کار افتاد مسوول آن طبق روال معمول با دستور مسئول شیفت باطری را به داخل معدن آورد و پس از اینکه باتری جرقه زد آن اتفاق افتاد.

وی افزود: معدنچیان بارها و بارها وجود حجم زیادی از گاز را به مسئولان بازگو کرده بودند اما آن ها جدی نمی گرفتند و در نهایت نیز این فاجعه رقم خورد.
وی افزود: در این حادثه من یک برادرم را از دست دادم و برادر دیگر و دامادمان نیز در معدن گرفتار شده اند و هیچ خبری از آن ها نیست.
وی در خصوص اینکه معدنچیان به همراه خود بی سیم نداشتند یا نه گفت: امکانات در اینجا بسیار ضعیف است و هیچ گونه وسیله ارتباطی در داخل معدن وجود ندارد.

در سوگ مرگ کارگران معدن زغال سنگ آزاد شهر

***

تو شهروند نیستی
تو کارگری
تو مزد می گیری که جان بدهی به جهانگیران

در عزایت عروسی ها میگیرند
بازارشان گرم می شود
می گویی نه
بارها دیده ای و باز هم ببین
در بر همان پاشنه خواهد گشت
مارها پوست می اندازند
به هزار خط و خال آراسته می شوند
که باز با آیه های آسمانی فریبت دهند
و تو در اعماق زمین “آزاد شهر”ها دفن خواهی شد

تو شهروند نیستی
تو از تبار دیگری
تو کارگری

***
ف.خاور
13 اردیبهشت 1396