- - https://andisheh-nou.org -

عبدالله‌ وطن‌خواه: از بدو تولد سیاست تعدیل ساختاری، کارگران سرکوب شده‌‌اند

عبدالله‌ وطن‌خواه در انتقاد از نحوه پرداخت ناعادلانه دستمزد در نظام سرمایه‌داری، تاکید کرد: این در ذات سرمایه‌داری است که از این همه ارزشی که برای صاحب سرمایه تولید می‌شود من فقط بخش کوچکی را به دست می‌آورم. این پول اندکی را که به من می‌دهند به دروغ اسمش را دستمزد گذاشته‌اند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، عبدالله وطن‌خواه (فعال کارگری) در رابطه با موضوع پرداخت دستمزد در نظام سرمایه‌داری گفت: دستمزد به طور کلی و به هیچ عنوان مزد کار دست‌های ما کارگران نیست. دست‌های‌ما به‌مثابه مامای ماهری است که بی‌انقطاع و مرگ، ارزش افزوده را به دنیا می‌آورد؛ ارزش افزوده‌ای که ایجاد می‌شود تا جامعه جهانی و اجتماع انسانی از آن بهره ببرند.

ایجادکنندگان نظام کنونی ناعادلانه دستمزد، عاملان فروپاشی ارزش ریال هستند

وی با بیان اینکه براساس کاری که از دستمان بیرون می‌آید مزد دریافت نمی‌کنیم، اظهار داشت: از این همه ارزشی که برای صاحب سرمایه تولید می‌شود من فقط بخش کوچکی را به دست می‌آورم. برای مثال، اگر با کار و تلاش من ۱۰۰ میلیون تومان ارزش افزوده طی یک‌ماه ایجاد شود، از آن مبلغ، تنها به‌اندازه یک‌میلیون تومان به من داده می‌شود. این پول اندکی را که به من می‌دهند به دروغ اسمش را دستمزد گذاشته‌اند. در واقع، کسانی که یک‌چنین نظام پرداخت دستمزدی را ایجاد کرده‌اند، عامل اصلی فروپاشی ارزش ریال هستند. من و امثال من در ساختار اقتصادی و سیاسی جهت‌دهنده، کاهنده و یا ارتقادهنده ارزش ریال، کاره‌ای نیستیم. ما حتی در ازای کاری که انجام می‌دهیم، همان دستمزد ناچیز معین‌شده‌مان را با تاخیر دریافت می‌کنیم.

وطن‌خواه افزود: حال در چنین شرایطی، همان کسانی که این نظام پرداخت و سیاست‌های غلط منجر به فروپاشی اقتصاد را اعمال کرده بودند، تازه و به اصطلاح می‌خواهند ترمیم دستمزد انجام دهند.

وی اظهار داشت: متاسفانه و در عین حال، افراد یادشده این گزاره را هم مرتبا مطرح می‌کنند که افزایش دستمزد منجر به تعطیلی واحدهای صنعتی و امر تولید خواهد شد. این درحالیست که خودشان هم اذعان دارند هزینه تمام شده نیروی کار، بخش بسیار ناچیزی از هزینه تولید است و اکنون هم با توجه به پایین آمدن ارزش ریال، از ارزش آن بیشتر کاسته شده است. بنابراین چرا به دروغ می‌گویند که افزودن به حقوق‌ها، باعث تورم و نقدینگی و تعطیلی کارخانجات می‌شود؟

سیاست اقتصادی نئولیبرالی به ارزان‌سازی نیروی کار پرداخته است

وی تاکید کرد: سیاست اقتصادی نئولیبرالی که سال‌هاست مورد پذیرش واقع شده و دارد اجرا می‌شود در پی ارزان‌سازی نیروی کار است. سیاست‌ حاکمان و مقامات کشور ما، بعد از اتخاذ سیاست‌های نئولیبرالی تعدیل اقتصادی و تقبل نسخه‌های سه قدرت جهانی سرمایه (بانک جهانی، سازمان بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی) بر این اساس بوده است: حذف قوانین حمایتی رفاهی.

این فعال کارگری با اشاره به قانون کار، تصریح کرد: قانون کار ما، تبدیل شده به یک شیر بی‌یال و دم و اشکم. با انجماد دستمزد و عدم افزایش واقعی حقوق، ارزان‌سازی نیروی کار نیز در تناسب با همان ادعای دروغین تورم صورت پذیرفته است.

وی در خصوص نرخ تورم رسمی گفت: بانک مرکزی نرخ تورم ۱۰ درصد را اعلام می‌کند. گرچه، من کارشناس اقتصادی نیستم اما براساس زیست معمول خود می‌توانم بگویم که یک چنین نرخی با واقعیات تطابق ندارد چراکه من و امثال من در خرید روزمره‌مان درمانده‌ایم.

نظام سرمایه‌داری هیچگاه دستمزد واقعی نیروی کار را نداده، نمی‌دهد و نخواهد داد

وطن‌خواه با تاکید بر این نکته که نظام سرمایه‌داری هیچگاه دستمزد واقعی نیروی کار را نداده، نمی‌دهد و نخواهد داد، اظهار داشت: این ماهیت سرمایه است. اگر نظام سرمایه‌داری پرداخت عادلانه دستمزد کارگران را اجرایی می‌کرد اکنون چیزی تحت عنوان تضاد طبقاتی و یا اصطلاحاتی از قبیل بالای شهر و پایین شهر وجود نداشت.اما متاسفانه درباره این حقیقت، دروغ گفته می‌شود. به قول یکی از فعالان کارگری؛ تا زمانی که به نفع‌شان است می‌گویند ما با هم در یک کشتی هستیم اما به محض تغییر وضعیت، کارگران را از عرشه کشتی به دریا می‌افکنند.

وی ادامه داد: صاحبان سرمایه اینگونه رفتار می‌کنند چراکه آنها لشکر انبوه بیکاران را که ماحصل نظام سرمایه‌داری است، همیشه پشت در دارند و خیلی راحت می‌توانند هر کسی را که بخواهند حذف و یا جایگزین کنند. این هم بخشی از ماهیت نظام سرمایه است. کارگران و تمامی نیروهای کار قربانی این نظام هستند.

این فعال کارگری سپس در انتقاد از رسانه‌ها و مطبوعاتی که به ادعاهای یادشده دروغین نظام سرمایه‌داری اعتبار می‌بخشند، گفت: آنها هم حق دارند که اینگونه موضوعات را مطرح می‌کنند چراکه مستقل نیستند. ما مطبوعاتی که در مقام رکن چهارم دموکراسی باشند، نداریم.

وی تاکید کرد: ما نیروی کاری که امنیت شغلی و متعاقبا استقلال داشته باشد، نداریم. همان‌طور که پیش‌تر هم گفتم سیاست‌های اقتصادی پیاده‌شده در کشور نیز در راستای ارزان‌سازی نیروی کار است.

کارفرما با دولت برای سهم‌خواهی از قدرت سیاسی‌- اقتصادی دعوا می‌کند اما دعوای کارگر با هردوی آنهاست

وی با طرح این واقعیت که چقدر کارگران و دستمزدشان را به بهانه حفظ تولید و سفره معیشت‌شان سرکوب کرده‌اند، بیان داشت: اصلا بحث تولیدی وجود ندارد. حقیقت این است که سرمایه‌دار ما وقتی که سرمایه کافی‌ای در دست داشته باشد آن را به کشورهای حاشیه‌ {خلیج فارس}، به بازار بورس، سکه و ارز  برده، و در آنجا سرمایه‌گذاری می‌کند، یعنی جایی غیر از تولید. شاید به‌ندرت چند کارفرمای علاقمند به تولید ملی وجود داشته باشند که در این راستا تلاش می‌کنند. حتی در این زمینه هم؛ نوع و میزان فاصله و اختلافشان با سرمایه‌داری حاکم با مال ما متفاوت است. کارفرما چون سهمی از قدرت سیاسی‌- اقتصادی نبرده با دولت دعوا می‌کند اما دعوای من کارگر با هردوی اینها است چراکه من کار و تلاش می‌کنم اما بازهم گرسنه هستم.

ادامه وضعیت فعلی به خشم نان علیه مفت‌خواران می‌انجامد

این فعال کارگری در توصیف چشم‌اندازی که با ادامه وضعیت فعلی پیش‌رو خواهد بود، گفت: ادامه این وضعیت به خشم ناگزیر نان علیه مفت‌خواران می‌انجامد. نمی‌توان با اهرم‌های سرکوب هم این موضوع را کنترل کرد. در عرصه حاکمیت خوب؛ حداقلش این است که مقاوله‌نامه‌های سازمان بین‌المللی کار را باید اجرا کنند که همان هم در کشور اعمال نمی‌شود. ما بارها این انتقادات را مطرح کرده‌ایم اما وقتی گوش شنوایی در دولت برای آنها نباشد اعتراض برپا خواهد شد. اکنون موضوع، مساله خیل گرسنگان است. تعقیب سیاست‌های کنونی به گسترش لشکر گرسنگان منجر شده است.

وی با انتقاد از سیاست گسترش مناطق آزاد و ویژه گفت: وقتی که یک‌چنین مناطقی ایجاد می‌شوند اولین کسی که ضربه را می‌خورد امثال من هستند به این صورت که با بیمه نکردن کارگران، صندوق تامین اجتماعی مورد آسیب قرار می‌گیرد. این امر محمل مناسبی برای کسب سود بیشتر برای سرمایه‌داران و کارفرمایان ایجاد می‌کند. در واقع، سرمایه کارش خوردن خون کارگر از طریق کسب سود بیشتر است.

از بدو تولد سیاست تعدیل ساختاری، کارگران سرکوب شده‌‌اند

وطن‌خواه در پایان، تاکید کرد: واقعیت این است که این‌ها دستمزد واقعی و عادلانه نمی‌دهند چراکه اگر می‌دادند دیگر کارفرما و سرمایه‌دار نبودند. دروغی هم که می‌گویند این است که اگر دستمزد را افزایش دهیم تولید کاهش یافته و واحدهای تولیدی تعطیل خواهند شد. اما اینها حرف‌های نادرستی است. نظام سرمایه‌داری حاکم با سیاست‌هایی که تاکنون تعقیب کرده‌اند، از ارزش پول ملی کاسته‌اند. امثال من هم در پیش آمد این مساله هیچ نقشی نداشته‌اند. از بدو تولد سیاست تعدیل ساختاری، ما کارگران از معدن یورت گرفته تا پتروشیمی رازی سرکوب شده‌ایم. مزد تاثیری در فرآیندهای کلان اقتصادی جامعه ندارد. در حقیقت، مزد یک بخش جانبی است که به‌جهت سرکوب‌های مکرر نیروهای کار، این باور را به خود آنها هم قبولانده که همین افزایش‌های اندک آن، می‌تواند تاثیر عمیق مثبتی داشته باشد.

گفتگو: علی رفاهی